گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد هشتم
جریان جنگ سخت حنین



قرآن کریم در آیهي بیست و پنجم سورهي توبه، با اشاره به شکست مسلمانان در جنگ حُنَین با وجود جمعیت بسیار اشاره کرده و
میفرماید: 25 . لَقَدْ نَ َ ص رَکُمُ اللّهُ فِی مَوَاطِنَ کَ ثِیرَةٍوَیَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَ ثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَضَ اقَتْ عَلَیْکُمْ الْأَرْضُ بِمَا
رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُم مُدْبِرِینَ ص: 176 قطعاً خدا شما را در مکانهاي زیادي، و در روز حُنَیْن یاري کرد؛ آن
هنگام که تعداد زیادتان، شما را به شگفت آورد، و [لی هیچ چیزي (از خطر) را از شما دفع نکرد، و زمین با گستردگیاش بر شما
نام سرزمینی در نزدیکی « حُنَین » . تنگ شد؛ سپس در حالی که پشت (به دشمن) کرده بودید، روي برتافتید. نکتهها و اشارهها: 1
شهر طائف است که در سال هشتم هجري پس از فتح مکه، جنگی بین مسلمانان و باقیمانده مشرکان اطراف مکه در آن منطقه رخ
داد. در این جنگ سپاه اسلام به دوازده هزار نفر میرسید که ده هزار نفر از مسلمانان شرکت کننده در فتح مکه و دو هزار نفر از
تشکیل شده بود که توطئه « مالک بن عَوف » به سرپرستی « هَوازِن » تازه مسلمانان بودند و سپاه دشمن از قبایل سرسختی همچون
کردند تا به مسلمانان حمله کنند. خبر که به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید، دستور داد سپاه اسلام به طرف حُنین حرکت کنند.
سپاه بزرگ اسلام که از کثرت جمعیت مغرور بودند، صبحگاهان حرکت کردند که با حمله ناگهانی دشمن غافلگیر شدند و
پیشقراولان سپاه فرار کردند و نظم لشکر در هم ریخت؛ اما گروهی همچون علی علیه السلام مقاومت کردند و فراریان با فریاد
عباس- عموي پیامبر- بازگشتند و سرانجام با یاري خدا سپاه دشمن شکست خورد و صد کشته، تعداد زیادي اسیر و غنائم بسیاري
2. واژهي «1» . به جاي گذاشت، و پس از جنگ نمایندگان قبیلهي هوازن خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدند و مسلمان شدند
به معناي محلّی است که انسان براي اقامت دائمی یا موقت خود انتخاب میکند. و به میدان نبرد نیز گفته « مَوطِن » جمع « مَواطِن »
ص: 177 میشود؛ زیرا رزمندگان براي مدتی در آنجا اقامت میکنند. 3. مقصود از میدانهاي بسیار،
جنگهایی استکه بین مسلمانان و دشمنان اسلام واقع شد. که گاهی پیامبر صلی الله علیه و آله در آنها حضور داشت و گاهی
4. در جنگ حُنین، پس از شکست ابتدایی، .«1» حضور نداشت که مجموع این جنگها (غزوهها و سَرایا) به هشتاد مورد میرسد
گروهی همچون علی علیه السلام و عباس و چند نفر دیگر که تعدادشان را چهار یا نُه و یا صد نفر نوشتهاند، در اطراف پیامبر صلی
صفحه 54 از 116
آموزهها و پیامها: 1. اگر امداد الهی .«2» الله علیه و آله ماندند، و گروه زیادي از افراد تازه مسلمان یا افراد سست عنصر فرار کردند
. نباشد، از سپاهیان فراوان نیز کاري ساخته نیست. 2. مسلمانان از سرنوشت سپاه مغرور اسلام در جنگ حُنین درس عبرت بگیرند. 3
امدادهاي الهی در صحنههاي نبرد را یادآوري کنید (تا روحیه و ایمان رزمندگان تقویت شود). *** قرآن کریم در آیهي بیست و
ششم سورهي توبه، به پیروزي نهایی مسلمانان در جنگ حُنین پس از امدادهاي الهی اشاره کرده و میفرماید: 26 . ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ
سَکِینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَعَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَأَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَذلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ تفسیر قرآن مهر جلد هشتم،
ص: 178 سپس خدا آرامش خود را بر فرستادهاش و بر مؤمنان فرو فرستاد؛ و لشکریانی فرود آورد که آنها را نمیدیدید؛ و کسانی
و به معناي « سکون » در اصل از ماده « سَکینه » را که کفر ورزیدند، عذاب کرد؛ و این کیفر کافران است. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
یک نوع حالت آرامش واطمینان است، که هرگونه شک، تردید، ترس و وحشت را از انسان دور میکند و او را در برابر حوادث
معنا شده که با پیامبران الهی همراه بوده است « نسیم بهشتی » یا « ایمان » به « سکینه » ، سخت ثابت قدم میگرداند. در برخی احادیث
این تعبیرها بدین جهت است که سکینه با ایمان رابطه دارد و مؤمنان هنگامی که به یاد لطف و مرحمت الهی میافتند، بر .«1»
و موجی از امید در دلهایشان پدیدار میشود. 2. مقصود از ارتش نامرئی خدا که در این آیه بدان اشاره شده، «2» ایمانشان افزوده
فرشتگان و نیروهاي غیبی الهی است که براي تحکیم و تقویت روحیه مسلمانان وایجاد نیروي استقامت در جان و دل آنان فرود
زیرا در میان جنگجویان ؛« بر شما » فرود آورد و نفرمود « بر مؤمنان » 3. در آیه آمده است که خدا سکینه و آرامش را .«3» میآمدند
مسلمان برخی افراد منافق و دنیاطلب بودند که سهمی از این آرامش نداشتند. 4. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از دشمن ترس
نداشت، با این حال، در آیه اشاره شده که سکینه و آرامش هم بر پیامبر و هم بر مؤمنان فرود آمد؛ زیرا پیامبر و تفسیر قرآن مهر
جلد هشتم، ص: 179 مؤمنان به طور طبیعی از فرار لشگر اسلام نگران و مضطرب بودند. آموزهها و پیامها: 1. سزاي کفر کافران،
عذاب الهی است. 2. امدادهاي الهی رمز پیروزي مسلمانان در جنگ حُنین بود. 3. براي پیروزي در جنگ، تقویت روحی و نیروي
. کمکی هر دو لازم است. *** قرآن کریم در آیهي بیست و هفتم سورهي توبه، راه بازگشت و توبه را میگشاید و میفرماید: 27
ثُمَّ یَتُوبُ اللّهُ مِن بَعْدِ ذلِکَ عَلَی مَن یَشَ اءُ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ سپس خدا- بعد از این (جنگ حُنَین)- توبهي هر کس را بخواهد (و
به صورت مضارع « یَتُوبُ » شایسته بداند) میپذیرد؛ و خدا بسیار آمرزنده [و] مهرورز است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه فعل
آمده است که بر استمرار دلالت دارد؛ یعنی درهاي توبه و بازگشت همواره بر اسیران و فراریان باز است و هر کس شایسته باشد و
در این آیه « توبه » به توبه واقعی توفیق یابد و به سوي خدا بازگردد، مشمول لطف الهی میشود. 2. دربارهي این که مقصود از
چیست، سه احتمال از سوي مفسران مطرح شده است: یکم- توبهي مسلمانان فراري از جنگ؛ دوم- توبه از غرور نسبت به فزونی
جمعیت؛ سوم- توبهي مشرکان اسیر شده. البته مفهوم آیه وسیع است و ممکن است همهي این موارد نیز مورد نظر آیه بوده باشد.
ص: 180 آموزهها و پیامها: 1. خدا همیشه آماده پذیرش توبه کنندگان است. 2. توبه کنید و به آمرزش
و رحمت الهی امیدوار باشید. ***
وظایف مسلمانان در برابر کافران
قرآن کریم در آیهي بیست و هشتم سورهي توبه، ورود مشرکان به مسجد الحرام را ممنوع اعلام میکند و میفرماید: 28 . یَا أَیُّهَا
الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلَا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَیْلَۀً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللّهُ مِن فَضْ لِهِ إِن شَاءَ إِنَّ
اللّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ اي کسانی که ایمان آوردهاید! تنها مشرکان پلیدند؛ پس نباید بعد از امسالشان، نزدیک مسجد الحرام شوند! و اگر
از فقر میترسید، پس در آینده اگر خدا بخواهد، شما را از بخششاش بینیاز میسازد؛ [چرا] که خدا دانایی فرزانه است. نکتهها و
اشارهها: 1. سورهي توبه در سال نهم هجري و با اعلام برائت از مشرکان توسط امام علی علیه السلام آغاز شد. در بند چهارمِ
صفحه 55 از 116
اعلامیهاي که امیرالمؤمنین علیه السلام قرائت کرد، آمده که مشرکان حق ورود به مسجد الحرام و طواف کعبه را ندارند؛ این آیه نیز
به معناي هرگونه پلیدي است که گاهی به صورت حسّی و گاهی به صورت باطنی « نَجَس » همین مطلب را بیان میکند. 2. واژهي
میباشد و اساساً به هر چیزي که طبع انسان از آن متنفر است، نَجَس گفته میشود، از این رو، این واژه به دردهاي مزمن، اشخاص
معانی و مصادیق « نَجَس » و از آنجا که واژه ص: 181 «1» ، پست و شرور و فرسودگی نیز گفته میشود
3. در این آیه به کسانی که .«1» مختلفی دارد، نمیتوان گفت این آیه بر نجاست و آلودگی ظاهري کافران مشرك دلالت دارد
میپنداشتند با نیامدن مشرکان به مکه، تجارتشان از رونق میافتد، پاسخ داده که خدا آن را جبران میکند؛ همانگونه که با
گذشت زمان مشاهده گردید، با گسترش اسلام و روانه شدن سیل حاجیان به سوي مکه، این کمبود جبران شد و شهر مکه با آنکه
از نظر جغرافیایی در شرایط خشک و سنگلاخ قرار دارد، به صورت یک شهر آباد و یکی از کانونهاي تجارت در آمد. 4. از آنجا
که شرك یک خرافه تنفرآمیز و پلید است، اسلام با آن به شدت برخورد میکند و مشرکان را پلید معرفی مینماید. 5. از دو صفت
آخر آیه استفاده میشود که احکام و قوانین الهی بر اساس علم و حکمت الهی استوار است. آموزهها و پیامها: 1. اجازه ندهید
مشرکان حتی به مسجد الحرام نزدیک شوند. 2. روزي شما به دست کافران گردشگر نیست، بلکه به دست خداست. 3. اگر به
خاطر دین و دستورهاي الهی با کفار قطع رابطه کردید، از نظر مسائل اقتصادي نگران نباشید که خدا جبران میکند. *** قرآن
کریم در آیهي بیست نهم سورهي توبه، وظیفهي مسلمانان را در برابر اهل کتاب (همچون یهودیان و مسیحیان) بیان کرده،
میفرماید: 29 . قَاتِلُوا الَّذِینَ لَایُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلَایُحَرِّمُونَ مَاحَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ
حَتَّی یُعْطُوا الْجِزْیَۀَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ص: 182 با کسانی پیکار کنید که از افرادي هستند، که کتاب
(الهی) به آنان داده شده، که به خدا، و به روز بازپسین ایمان نمیآورند، و آنچه را خدا و فرستادهاش حرامکرده، ممنوع نمیدارند،
. و به دین حق متدیّن نمیشوند تا این که [مالیاتِ جِزیه را بهدست خود بپردازند، درحالی که آنان کوچکند. نکتهها و اشارهها: 1
به شدت برخورد میکند و خواستار جنگ با آنها و ریشهکن نمودن آنها میشود؛ اما در « خرافهپرستان » اسلام با مشرکان به عنوان
مورد اهل کتاب همچون یهودیان و مسیحیان، یک درجه تخفیف داده، اجازه میدهد در کنار مسلمانان زندگی کنند؛ البته در
صورتی که تسلیم و حاضر شوند به عنوان یک اقلیّت زندگی مسالمتآمیزي با مسلمانان داشته باشند و اسلام را محترم بشمرند و به
بپردازند؛ اما در صورتی که این شرایط را رعایت نکنند، « جِزیه » تحریکات و تبلیغات مخالف اسلام دست نزنند و مالیات خاصی بنام
گرفته شده و به معناي مالی است که غیر مسلمان در « جَزا » در اصل از ماده « جِزیه » اجازه پیکار با آنان را صادر میکند. 2. واژهي
برابر حفظ مال و جانش به واسطهي حکومت اسلامی، به مسلمانان میپردازد و این یک نوع مالیات سرانه اسلامی است که افراد
براي دفاع از موجودیّت و استقلال و امنیت کشور میپردازند؛ البته از آنجا که مسلمانان وظیفه جهاد را بر عهده دارند، این مالیات
بر عهدهي آنان گذاشته نشده، ولی بر عهدهي افرادي همچون اهل کتاب که تحت حمایت حکومت اسلامی زندگی میکنند،
گذاشته شده است و از این رو است که کودکان، زنان، پیران و نابینایان اقلیّتهاي مذهبی از پرداخت آن معاف میباشند و چون
این مالیات در برابر تأمین امنیت کافران تحت حمایت حکومت اسلامی است، اندازه مشخصی ندارد و مقدار آن متناسب با توانایی
همچون یهودیان و ،« اهل کتاب » مالی ص: 183 مالیات دهندگان است. 3. در این آیه اشاره شده که
مسیحیان، به خدا و قیامت ایمان ندارند؛ زیرا آنان به نوعی از شرك گرفتارند؛ همانگونه که در آیات بعدي اشاره خواهد شد که
4. در آیه به .«1» عیسی را پسر خدا میدانستند و نیز در مورد قیامت عقایدي تحریف شده دارند » و مسیحیان « عُزَیر » یهودیان
اشاره شده است؛ برخی مفسران احتمال دادهاند که مقصود از آن دو حضرت موسی و عیسی و دین حقیقی آنها « دین » و « رسول »
باشد؛ اما ظاهر آن است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و دین اسلام مراد است. 5. در آیه اشاره شده که همه پیروان کتابهاي
بنابراین، باید فکر مذهبی خود را با اسلام «2» ؛ آسمانی پیشین، گرفتار انحرافهاي مذهبی و خرافات و آلودگیهاي حرام شدهاند
صفحه 56 از 116
در اصل به معناي کسانی است که به کوچکی راضی شوند؛ یعنی کافران باید مالیات جزیه را به « صاغرُون » نوسازي کنند. 6. واژهي
عنوان خضوع در برابر اسلام بپردازند که نشانهاي از همزیستی مسالمتآمیز و قبول موقعیت یک اقلیت تحت حمایت و احترام به
اکثریت است. شایان توجه است که این تعبیر توهین نیست، بلکه در حقیقت اشاره به شرایط تحت الحمایۀ بودن (اهل ذِمّه بودن)
آنها اشاره دارد؛ یعنی اقلیتهاي مذهبی حق ندارند تبلیغات ضد اسلامی داشته باشند، یا با دشمنان همکاري کنند و یا در راه
. پیشرفت مسلمانان سدّي ایجاد نمایند که با روح خضوع سازگاري ندارد. ص: 184 آموزهها و پیامها: 1
با کافران لجوج پیکار کنید تا تسلیم شوند. 2. از کافران اهل ذمّه، مالیات خاص (جزیه) بگیرید. *** قرآن کریم در آیهي سیام
سورهي توبه، به انحرافهاي عقیدتی یهودیان و مسیحیان اشاره کرده و میفرماید: 30 . وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَي
عُزَیْر پسر » : الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ یُ َ ض اهِئُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّی یُؤْفَکُونَ و یهودیان گفتند
این سخن آنان است در حالی که با دهانشان [میگویند]، که به گفتار کسانی «. مسیح پسر خداست » : و مسیحیان گفتند «. خداست
در « عُزَیر » که قبلًا کفر ورزیدند شباهت دارد، خدا آنان را بکشد، چگونه (از حق) بازگردانده میشوند! نکتهها و اشارهها: 1. واژه
پادشاه بابل- و -« بُختُ النَصر » میباشد که در تاریخ یهودیان مطرح شده است؛ به این ترتیب که پس از حمله « عَزرا » اصل همان
ویرانی شهرها و معبدهاي یهودیان و سوخته شدن تورات و کشتار، اسارت و انتقال آنان به بابل که حدود یک قرن به طول انجامید،
پادشاه ایران- بر حکومت بابل پیروز شد، عَزرا که یکی از بزرگان یهود بود، نزد کورش رفت و شفاعت -« کورش » و هنگامی که
را نجاتبخش « عزرا » کرد که یهودیان به شهرهایشان بازگردند و تورات را بر اساس ذهنیات خود بازنویسی کرد. یهودیان چون
فرزند خدا) دادند. این تفسیر قرآن مهر جلد :) « ابنُ اللّه » و براي او احترام فوق العادهاي قائلاند، به او لقب «1» آیین خویش میدانند
هشتم، ص: 185 لقب در اصل تشریفی بوده است ولی رفته رفته برخی از مردم عوام پنداشتند که به راستی عُزَیر پسر خداست. این
تفکر در برخی از مردم زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز وجود داشت و از این رو، در برابر آیات قرآن که این مطلب را
بازگو کرد، اعتراض نکردند. امروزه این تفکر انحرافی رفته رفته از میان یهودیان برچیده شده که در حقیقت، حاصل تلاش قرآن
کریم در مبارزه با شرك و انحرافات است. 2. در حدیثی آمده است: پیامبر صلی الله علیه و آله از یهودیان پرسید: شما اگر عُزَیر را
به خاطر خدمات بزرگش احترام میکنید و او را با نام پسر خدا میخوانید، پس چرا این نام را بر موسی که از عزیر بیشتر خدمت
3. دربارهي عقاید مسیحیان در مورد عیسی علیه السلام و پاسخهاي قرآن کریم .«1» کرد، نمیگذارید؟ یهودیان از پاسخ فرو ماندند
72 و 116 سورهي مائده سخن گفتیم و بیان کردیم که مسیح علیه السلام ، در این باره، ذیل آیهي 172 سورهي نساء و آیات 17
هرگز ادعاي خدایی یا پسر خدا بودن نداشت و تنها خود را بنده و پیامبر خدا معرفی میکرد، و اصولًا معقول نیست که خداي
پسر » نامتناهی و غیر مادي با یکی از مخلوقات مادي خود رابطه پدر و فرزندي داشته باشد. 4. در انجیلهاي مسیحیان پنج بار از
است؛ برخی موارد از قول ارواح پلید و یک نظامی رومی دشمن نقل شده « مَرقُس » که همگی در انجیل «2» یاد شده است « خدا
و محققّان بر آنند که این اصطلاح «1» وبرخی موارد آن نیز بانسخههاي قدیمی اختلاف ص: 186 دارد
5. در این .«2» (پسر خدا) نیز در اصل تشریفی و براي احترام بوده است ولی با گذشت زمان به معناي حقیقی آن متحوّل شده است
آیه به یک حقیقت جالب اشاره شده که دانشمندان و محققان دینشناس پس از قرنها از آن آگاه شدند، و آن مطلب این است که
عقاید انحرافی اهل کتاب شبیه عقاید بتپرستان قدیمی همچون بودائیان و هندوان است و دانشمندان غرب به این نتیجه رسیدند که
در اصل به معناي آن است « قاتَلَهُم اللّه » 6. تعبیر .«3» و تثلیث در کتابهاي هندویی و بودایی یافت میشود « فرزند خدا » حتی عقیده
اما برخی مفسران بر آنند که این تعبیر کنایه از لعنت و دوري آنان از رحمت «. خدا با آنان مبارزه کند و یا آنان را بکشد » که
7. از تعبیر قرآن استفاده میشود که سخنان یهودیان و مسیحیان دربارهي پسر خدا بودن عُزَیر و مسیح، نوعی زبان .«4» خداست
بازي است که خود آنان نیز به آن عقیده ندارند. آموزهها و پیامها: 1. عقاید یهودیان و مسیحیان در بارهي پیامبران، شركآلود و
صفحه 57 از 116
انحرافی است. 2. علیه کژروان و حقگریزان شعار دهید و نفرین کنید. *** ص: 187 قرآن کریم در
آیهي سی و یکم سورهي توبه، با اشاره به انحرافها و شرك عملی یهودیان و مسیحیان میفرماید: 31 . اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ
أَرْبَاباً مِن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلهاً وَاحِداً لَاإِلهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ (آنان) دانشمندانِ (نیکو اثرِ)
خویش، و راهبانشان و مسیح پسر مریم را پروردگارانی غیر از خدا قرار دادند؛ و حال آن که به آنان فرمان داده نشده بود، مگر آن
. که معبود یگانه را بپرستند، که هیچ معبودي جز او نیست؛ او منزه است از آنچه (با وي) شریک میگردانند. نکتهها و اشارهها: 1
خود سجده و عبادت نمیکردند؛ اما از آنجا که کورکورانه و بدون قید و شرط از «1» یهودیان و مسیحیان در برابر عالمان و راهبان
آنان اطاعت و پیروي میکردند و حتی قوانینی که بر خلاف حکم خدا وضع میکردند، واجب میشمردند، در حقیقت آنان را
بدون توجه عبادت و اطاعت میکردند، و از این رو است که به فرمودهي قرآن، آنان عالمان و راهبان را پروردگار خود قرار
2. قانونگذاري مخصوص خداست و هیچ .«2» میدادند و این همان مطلبی است که در برخی احادیث نیز بدان تصریح شده است
کس حق ندارد چیزي را براي مردم حلال یا حرام کند و تنها کاري که عالمان میتوانند انجام دهند، کشف قانونهاي پروردگار و
تطبیق آنها بر موارد مورد نیاز است؛ بنابراین، اگر شخصی قوانینی ضد احکام الهی وضع کند و کسی آنها را به رسمیت بشناسد و
بپذیرد و از آنها پیروي کند، در حقیقت مقام خدایی براي ص: 188
جهانی سازي مهدوي
قانونگذار بشري قائل شده است و این نوعی شرك عملی یا پرستش غیر خداست. 3. در این آیه معبود دانستن مسیح در نظر
در حالی که نسبت به دانشمندان و راهبان ،«1» مسیحیان جداگانه ذکر شده است؛ زیرا مسیحیان او را واقعاً خداي حقیقی میدانند
خود، فقط اطاعت بیقید و شرط داشتند و از سوي دیگر، عقیده الوهیت در مورد مسیح مخصوص مسیحیان است. آموزهها و پیامها:
1. اطاعت بیقید و شرط از قانونگذاران بشري، نوعی عبادت غیر خداست. 2. مواظب باشیم در مورد عالمان دین و پیامبران دچار
غُلو نشویم و آنان را در حد پروردگار بالا نبریم. 3. سخن مشترك همه ادیان، توحید و نفی شرك است. *** قرآن کریم در آیهي
سی و دوم سورهي توبه تشبیه جالبی در مورد تلاشهاي بینتیجهي کافران علیه اسلام بیان کرده و میفرماید: 32 . یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُوا
نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَی اللّهُ إِلَّا أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ [کافران میخواهند که نورِ خدا را با دهانهایشان خاموش کنند؛ و [لی
خدا جز این نمیخواهد که نورش را کامل کند، و گر چه کافران ناخشنود باشند. ص: 189 نکتهها و
اشارهها: 1. در آیهي راه خدا و آیین اسلام و قرآن کریم به نور و روشنایی تشبیه شده که منشأ حیات، زیبایی، رشد، حرکت و
آبادانی در زمین است. آري، اسلام آیینی حرکت آفرین است که جامعه انسانی را در مسیر تکاملی به پیش میبرد و سرچشمه هر
تشبیه شده است؛ یعنی آنان میخواهند نور آفتاب را « فُوت کردن با دهان » خیر و برکتی است. 2. در این آیه تلاش دشمنان اسلام به
با دهان خود خاموش کنند و این نهایت حقارت تلاش یک مخلوق ناتوان را در برابر اراده و قدرت بیپایان الهی نشان میدهد.
در آیهي هشتم سورهي صف نیز آمده « یُطفِئُوا » چراغی را که ایزد برفروزد هر آنکس پف کند ریشش بسوزد (سنایی) 3. تعبیر
همراه است. برخی لغویین بر آنند که این تعبیر در آیهي فوق به خاموش کردن بدون مقدمه و در « لام » است، ولی در آن سوره با
که در هر دو صورت، این تلاش دشمنان «1» . آیهي هشتم سورهي صف به خاموش کردن همراه با مقدمات و اسباب اشاره دارد
یَأبی به معناي امتناع شدید و جلوگیري کردن از چیزي است؛ یعنی اراده حتمی پروردگار » اسلام با شکست روبهرو است. 4. واژهي
در این آیه به صیغهي « یُریدُون » آن است که اسلام پیشرفت کند و تکمیل شود و این مژدهاي براي مسلمانان است. 5. از اینکه
مضارع آمده است، استفاده میشود که توطئههاي دشمنان علیه اسلام همچنان ادامه خواهد داشت. ص:
190 آموزهها و پیامها: 1. آیه بهکافران هشدار میدهد که علیه اسلام تلاش نکنید که نافرجام است. 2. فروغ الهیِ دین اسلام ادامه
صفحه 58 از 116
خواهد داشت، اگرچه کافران را ناخوش آید. *** قرآن کریم در آیهي سی و سوم سورهي توبه، با اشاره به پیروزي جهانی اسلام و
میفرماید: 33 . هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ او کسی است که فرستادهاش را
. با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همهي دین [ها] پیروز گرداند؛ و گر چه مشرکان ناخشنود باشند. نکتهها و اشارهها: 1
اسلام است که اصول و فروعش حق « دین حق » دلایل روشنی است که در آیین اسلام وجود دارد و مقصود از ،« هدایت » مقصود از
و تاریخ و مدارك آن نیز حق و روشن است. 2. همراهی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با هدایت و دین حق که در این آیه بیان
شده، گویا به دلیل پیروزي اسلام بر ادیان دیگر اشاره دارد؛ زیرا وقتی محتواي دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله هدایت باشد و عقل
بشر بر آن گواهی دهد و اصول و فروعش با حق موافق و طرفدار آن باشد، چنین آیینی به طور طبیعی بر همهي ادیان جهان پیروز
میگردد. 3. هر چه دانش بشر پیشرفت کند و ارتباطات آسانتر شود، واقعیتها چهرهي خود را از پشت تبلیغات مسموم بهتر نشان
میدهد و موانع برطرف میشود و حق همه جا را فرا میگیرد و پیروز میشود، هر چند که دشمنان مایل نباشند. آري، حرکت
دشمنان حق بر خلاف مسیر تاریخ و سنتهاي آفرینش بوده و در نهایت، به شکست محکوم است. ص:
4. برخی مفسران بر این باورند که مقصود از پیروزي اسلام در این آیه، پیروزي منطقی و استدلالی است که اکنون در جهان 191
در قرآن، عقیده دارند که مقصود، پیروزي عملی، « اظهار » آشکار شده است. برخی دیگر از مفسران با توجه به موارد استعمال ماده
عینی و ظاهري است. اما به نظر میرسد که آیه شامل پیروزي همه جانبه اسلام بر ادیان دیگر میشود که در تمام جهان تحقق
خواهد یافت و این، واقعیتی است که با پیشرفت اسلام در جهان به تدریج در حال تحقق است. 5. در احادیث متعددي آمده است
زمانی محتواي آیهي فوق تحقق مییابد که امام عصر- مهدي آل محمد عجل الله تعالی فی فرجه- ظهور کند. در حدیثی از امام
به خدا سوگند! هنوز تأویل محتواي این آیه تحقق نیافته است و تنها زمانی تحقق میپذیرد که قائم » : صادق علیه السلام آمده است
البته روشن است که پیروزي منطقی «1» «. خروج کند و هنگامی که او قیام کند، کسی کافر و منکر خدا در جهان باقی نخواهد ماند
و عملی اسلام از صدر اسلام آغاز شده و به تدریج در حال پیشرفت و تحقق یافتن است، و مقصود این احادیث آن است که تحقق
کامل آیه و پیروزي نهایی اسلام در زمان حضرت مهدي علیه السلام خواهد بود. آموزهها و پیامها: 1. دین حق و راه پیامبر اسلام
صلی الله علیه و آله در نهایت پیروز میشود و بر همهي ادیان جهان غلبه میکند. 2. در پی پیروزي نهایی دین حق باشید که فرجام
3. ناخشنودي مشرکان مانع تحقق ارادهي الهی و پیروزي نهایی اسلام تاریخ روشن است. ص: 192
نیست. ***
ممنوعیت